
تقدیم به
همه خانوادههایی که از این آموزشها برای
گذر از چالشهای خانوادگی خود در جهت ارتقای سلامت و رشد بهره میگیرند…
دکتر آرمین فیروزی
متخصص روانشناسی بالینی و روان درمانی
WWW.Drfirouzi.com
خانواده درمانی چیست و چگونه به کارکردهای جادویی خانواده می انجامد؟
خانواده درمانی نوعی مشاوره روانشناختی (روان درمانی) است که به اعضای خانواده در حل تعارضات و تقویت روابط کمک می¬کند. این کار معمولاَ توسط روانشناس، مددکار اجتماعی یا روانپزشک انجام می¬شود.
خانواده درمانی مجموعهای از رویکردهای روان درمانی است که به جای درمان فردی، بر همه افراد خانواده متمرکز است و تمامی این افراد در جریان روند درمان قرار دارند. این روش، اغلب زمانی پیشنهاد میشود که کودکان و نوجوانان دچار مشکل شده باشند و یا یکی از افراد بزرگسال خانواده درگیر مشکلات شدیدی باشد که کل خانواده را تحت تأثیر قرار دهد، مانند اعتیاد، افسردگی مزمن و …
چرا خانواده درمانی اهمیت دارد؟
برخی مسائل و مشکلات فرد میتواند تبعاتی بسیار گسترده در زندگی شخصیاش داشته باشد و تمام اطرافیان او را درگیر کند. یک فرد معتاد، فردی که از افسردگی مزمن رنج میبرد، افرادی که درگیر بیماریهای روانی مزمن هستند و …. نهتنها به خانواده خود آسیب میزنند و در کنار بهبود مشکل آنها باید به بهداشت روانی خانوادههایشان نیز توجه شود، بلکه در صورتی که خانواده از مشکل آنها آگاهی کافی نداشته باشد، نمیتواند حمایتهای لازم را انجام دهد و به بهبود فرد و بهبود شرایط کلی خانواده کمک کند.
خانواده درمانی به ما چه پیامی برای ما دارد؟
تعریف خانواده درمانی میگوید کشف مشکلات افراد و حل آنها، بهتر است در بافت خانواده، انجام بشود. این رویکرد اعتقاد دارد زمانی که عضوی از خانواده دچار مشکل میشود، تمام اعضای خانواده تحت تأثیر قرار میگیرند. خب اگر فقط به درمان و رفع مشکل یک فرد بپردازیم، قطعا اثرگذار است اما نه آنقدر که درمان کل خانواده باهم میتواند اثرات مثبت در تکتک آنها و ارتباطشان با هم، داشتهباشد.
چرا باید به استقبال خانواده درمانی برای حل مشکلات و چالش های فرزندان رفت؟
در خانواده درمانی، مشکل افراد در قالب کارایی خانوادگی مفهومبندی میشود. بهعنوان مثال اگر کودکی دچار شبادراری میشود، صرفا به درمان این مشکل در کودک نمیپردازند؛ بلکه این مشکل در کودک را نشانهای از عدم کارکرد و آسیبزا بودن واحد خانواده درنظر میگیرند و برای رفع آن به اصلاح تمام محیط و ارتباطات نادرست درونخانوادگی میپردازند.
روند انجام خانواده درمانی چگونه است؟
خانواده درمانی اغلب کوتاه مدت است و ممکن است شامل تمام اعضای خانواده یا صرفا افرادی که حاضر به شرکت هستند باشد. برنامه درمان به شرایط خانواده بستگی دارد. جلسات خانواده درمانی، حتی بعد از تمام شدن جلسات، به شما مهارت¬هایی برای عمیق ساختن پیوند¬های خانوادگی و کنار آمدن با شرایط استرس¬زا را می¬آموزد.
چرا از خانواده درمانی استفاده می¬کنیم؟
خانواده درمانی به بهبود روابط به هم ریخته با شریک، فرزند یا دیگر اعضای خانواده کمک میکند. شما میتوانید به مسائل خاص مانند مشکلات زن و شوهری یا مالی، تعارض میان والدین و فرزندان یا تاثیر سوء مصرف دارو یا بیماری روانی روی تمام اعضای خانواده اشاره کنید. به خصوص اگر یکی از اعضای خانواده دچار بیماری روانی یا اعتیاد است که به تراپی یا بازوپروری نیاز دارد، می¬توانید در کنار سایر روش¬های درمان خانواده درمانی را دنبال کنید. مثلاَ:
خانواده درمانی به اعضای خانواده برای کنار آمدن با بیماری روانی یکی از بستگان (مثلاَ اسکیزوفرنی) کمک میکند اما فرد مبتلا به اسکیزوفرنی باید به روش درمان مخصوص به خود ادامه دهد که ممکن است شامل مصرف دارو، تراپی جداگانه یا سایر روش¬های درمان باشد.
چه زمانی بهتر است از خانواده درمانی استفاده کنیم؟
استفاده از خانواده درمانی میتواند به هر شرایط خانوادگی که باعث اضطراب، اندوه، خشم یا تعارض می¬شود کمک کند. به شما و اعضای خانواده کمک می¬کند تا درک بهتری نسبت به یکدیگر داشته باشید و مهارت¬های کنار آمدن را یاد بگیرید تا به هم نزدیک¬تر شوید.
مثال: افسردگی
فرض کنید پسر بزرگتان افسردگی دارد. اعضای خانواده افسردگی او را درک نمیکند یا نمی¬داند بهترین روش برای حمایت از وی چیست. اگرچه نسبت به سلامت پسر خود نگران هستید، مکالمه شما با پسر یا دیگر اعضای خانواده تبدیل به دعوا می¬شود و احساس عصبانیت و ناامیدی می¬کنید. ارتباط از بین می¬رود، تصمیم¬گیری مشکل می¬شود، اعضای خانواده از هم دوری می¬کنند و شکاف بینتان بیشتر می¬شود.
خانواده درمانی در چه شرایطی می تواند خانواده را نجات دهد؟
خانواده درمانی به شما کمک می¬کند تا:
چالش¬های پیش رو و نحوه مدیریت آن توسط اعضای خانواده را به دقت تعیین کنید.
راه¬های جدید برای تعامل و غلبه بر الگو¬های نا مناسب نزدیک شدن به یکدیگر را یاد بگیرید.
اهداف فردی و خانوادگی تنظیم کنید و برای رسیدن به این اهداف تلاش کنید.
خانواده درمانی تغییرات مستقیم ایجاد می¬کند یا نفوذ و اثربخشی خود را غیر مستقیم در خانواده اعمال میکند؟
خانواده درمانی به صورت خودکار تعارض¬های خانوادگی را حل نمیکند یا یک موقعیت نا خوشایند را از بین نمی-برد اما به شما و اعضای خانواده تان کمک می¬کند بهتر یکدیگر را درک کنید و مهارت¬های کنار آمدن با موقعیت¬های چالش برانگیز به روش موثر را به شما می¬آموزد. همچنین به خانواده کمک می¬کند ارزش با هم بودن را درک کنند.
دامنه عملکرد خانواده درمانی چگونه است؟
خانواده درمانی میتواند به بهبود رابطه فرد، با همسر، فرزندان یا سایر اعضای خانواده کمک کند. در این نوع درمان، مشاور بر بهبود مشکلات خانواده تمرکز دارد که ناشی از برخی مسائل مانند مسائل مالی، مسائل زناشویی، تنش میان والدین و فرزندان، تأثیر سوءمصرف مواد یا ابتلای یکی از اعضاء خانواده به بیماری روانی هستند. ممکن است این روش همراه با انواع دیگر درمانهای بهداشت روان به کار گرفته شود، بهخصوص اگر یکی از افراد خانواده، مبتلا به بیماری روانی یا اعتیاد باشد که در این موارد، به سایر درمانهای روانشناسانه و حتی بازتوانی نیز نیاز است. برای مثال، در صورت ابتلای یکی از اعضای خانواده به اسکیزوفرنی یا اعتیاد، درمانهای فردی، در کنار خانواده درمانی توصیه میشود. اهمیت خانواده درمانی در این است که میتواند به اعضای خانواده کمک کند یکدیگر را بهتر درک کنند و مهارتهای کنار آمدن با یکدیگر را بهتر فراگیرند.
اهداف جامع خانواده درمانی کدامند؟
از اهداف معمول آن، میتوان به بهبود ارتباطات، حل مشکلات خانواده، درک و مدیریت موقعیتهای خاص در زندگی خانوادگی و ایجاد یک محیط خانوادگی بهتر اشاره کرد. از دیگر اهداف خانواده درمانی، میتوان موارد زیر را نام برد:
بررسی پویایی تعاملات در خانواده و رابطه آن با آسیبشناسی روانی
افزایش توان داخلی و منابع عملکردی خانواده
تغییر ساختار سبکهای تعاملی ناسازگار خانواده (از جمله بهبود ارتباطات)
افزایش توانایی حل مسئله خانواده
در خانواده درمانی چه می¬گذرد؟
در این روش، درمانگر به طور معمول چندین نفر از اعضای خانواده را برای جلسات درمانی دور هم جمع میکند. با این حال، یکی از اعضای خانواده ممکن است به صورت جداگانه نیز مراجعه کند. جلسات معمولاً حدود ۵۰ دقیقه تا یک ساعت طول میکشد. خانواده درمانی اغلب کوتاه مدت است، به طور کلی حدود ۱۲ جلسه به طول میانجامد. با این حال، تعداد دفعات ملاقات و تعداد جلسات مورد نیاز به شرایط خاص خانواده و توصیه درمانگر بستگی دارد.
در طول مراجعه، موارد زیر بررسی میشود:
توانایی خانواده در حل مشکلات و بیان افکار و عواطف به روشی سازنده
کاوش در نقشهای خانوادگی، قوانین و الگوهای رفتاری، برای شناسایی منشأهای احتمالی درگیری و اختلاف، و شناسایی روشهایی برای حل این مسائل
شناسایی نقاط قوت و ضعف خانواده
خانواده درمانی چه امتیازات ویژه¬ای دارد؟
فواید و مزایای خانواده درمانی، براساس خانواده و نوع مشکل متفاوت است. از این مزایا، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ایجاد مرزهای سالم در روابط خانوادگی
بهبود ارتباطات
تعریف نقشها در خانواده
بهبود پویایی در روابط خانوادگی
بهبود توانایی حل مسئله خانواده
همچنین، این روش، میتواند به بهبود موارد زیر نیز کمک کند:
مشکل در برقراری ارتباط یا بیان احساسات
مشکلات ارتباطی و تعارضات میان فرزندان
والدین ناسازگار
مشکلات زن و شوهری
ایجاد یک رابطه مناسب پس از طلاق
سازگار شدن با تغییرات عمده
مقابله با یک بیماری مزمن یا مرگ در خانواده
1. حل مشکلات رفتاری کودکان؛ کاربرد خانواده درمانی
خانواده درمانی می تواند در رفع مشکلات رفتاری کودکان یا نوجوانان با تمرکز بر سیستم خانواده به عنوان یک کل بسیار موثر باشد. اغلب، مسائل رفتاری، ناشی از تعاملات و الگوهای پیچیده درون خانواده است. در خانواده درمانی، درمانگر می تواند این تعاملات را از نزدیک مشاهده کند و علل زمینه ای رفتار مشکل ساز را شناسایی کند. به عنوان مثال، رفتار نوجوانی که پرخاشگر است، ممکن است واکنشی به تعارض بین والدین یا سختگیری آن ها باشد.
از طریق خانواده درمانی، والدین و خواهران و برادران راهبردهایی را برای بهبود ارتباطات، تعیین مرزهای مناسب و تقویت رفتارهای مثبت می آموزند. به عنوان مثال، یک درمانگر ممکن است با والدین همکاری کند تا قوانین و پیامد¬های ثابتی را برای کودک ایجاد کنند. در عین حال، به کودک یا نوجوان نیز روش¬های سالم تری برای ابراز احساسات و نیازهای خود، بیاموزد. در خانواده درمانی می توان از تکنیک¬هایی مانند اصلاح رفتار و راهبردهای شناختی رفتاری برای کمک به کودک یا نوجوان برای جایگزینی رفتارهای منفی با رفتارهای مثبت استفاده کرد. این رویکرد مشارکتی تضمین می کند که تغییرات توسط کل خانواده پذیرفته شود و محیطی پایدار تر ایجاد می¬کند که باعث بهبود رفتار می¬شود.
۲.حل تعارض بین اعضای خانواده
خانواده درمانی در حل تعارضات بین اعضای خانواده مفید و موثر است. درمانگر بحث¬هایی را آغاز می¬کند که به اعضای خانواده اجازه می¬دهد تا احساسات و دیدگاه¬های خود را بدون وقفه بیان کنند و باعث همدلی و احترام متقابل شوند. تکنیک¬هایی مانند گوش دادن فعال، ایفای نقش، و تمرین¬های حل مسئله به اعضای خانواده کمک می¬کند تا دیدگاه¬های یکدیگر را بهتر درک کنند و راه¬های سالم¬تری برای تعامل با یکدیگر ایجاد کنند.
به عنوان مثال، یک درمانگر خانواده محیطی را فراهم می¬کند که در آن هر یک از اعضاء به نوبت صحبت میکنند و گوش می¬دهند و به از بین بردن موانع و کاهش سوء تفاهم¬ها کمک می¬کند. خانواده درمانی با پرداختن به مسائل اساسی و آموزش مهارتهای ارتباطی مؤثر، خانواده¬ای هماهنگ¬تر می سازد که می¬توانند مشکلات خود را حل کنند.
۳. خانواده درمانی و سلامت روان؛ بهبود سلامت روان اعضای خانواده
تکنیک¬های خانواده درمانی به اعضای خانواده آموزش می¬دهد بدون دخالت در فعالیت¬های یکدیگر، از هم حمایت کنند. این مسئله به طور قابل توجهی احساس انزوا و درماندگی را که اغلب با مشکلات سلامت روان مرتبط است کاهش می¬دهد. خانواده درمانی با ایجاد یک محیط حمایتی، نقش مهمی در ارتقای سلامت روان اعضای خانواده دارد. خانواده درمانی با پرداختن به مسائل ارتباطی و تعارضات حل نشده، به ایجاد فضایی کمک می¬کند که اعضای خانواده احساس کنند شنیده شده و مورد تایید قرار می¬گیرند. به عنوان مثال، در خانوادهای که یکی از اعضای آن با افسردگی دست و پنجه نرم می¬کند، درمانگر می¬تواند به خانواده کمک کند تا وضعیت را بهتر درک کند و استراتژی¬هایی برای حمایت از اعضای خانواده ایجاد کند.
تکنیک¬هایی مانند ذهن آگاهی، مدیریت استرس و مهارت¬های حل مسئله اغلب در طول جلسات خانواده درمانی آموخته می¬شوند. به عنوان مثال، خانواده¬ای که اضطراب دارند، ممکن است یاد بگیرند که چگونه تکنیک¬های آرام سازی را اجرا کنند و تکنیک¬هایی را استفاده کنند که سطح کلی استرس را کاهش دهد. با همکاری یکدیگر برای اجرای این استراتژی¬ها، خانواده می¬تواند محیط هماهنگ و با ثبات¬تری ایجاد کند که منجر به سلامت روان بهتر برای همه اعضاء می¬شود.
۴. کنار آمدن با ازدواج یا طلاق؛ از کاربردهای خانواده درمانی
یکی از مهم¬ترین کاربرد¬های خانواده درمانی، کمک به خانوادهها برای عبور از پیچیدگی¬های ازدواج یا طلاق با فراهم کردن یک محیط ساختاریافته برای ارتباطات بهتر و حل تعارض، است. هنگامی که یک زن و شوهر مشکلات زن و شوهری را تجربه می¬کنند، کل خانواده می¬تواند تحت تأثیر قرار گیرد. خانواده درمانی به همه اعضاء اجازه می¬دهد تا احساسات و نگرانی¬های خود را در فضایی امن بیان کنند. به عنوان مثال، کودکان میتوانند ترس¬های خود را در مورد جدایی احتمالی والدین خود بیان کنند، والدین نیز می¬توانند راه¬های موثر برقراری ارتباط و حل اختلافات خود را بیاموزند. درمانگر، خانواده را در ایجاد الگوهای ارتباطی سالم¬تر راهنمایی میکند تا روابط زن و شوهری را تقویت کند یا در صورت جدایی، انتقال و سازگاری آرام¬تری را برای همه افراد درگیر، تسهیل کند.
در زمینه طلاق، خانواده درمانی به رفع تأثیرات عاطفی و روانی بر همه اعضای خانواده کمک می¬کند. خانواده درمانی بستری را برای بحث در مورد تغییرات ساختار و پویایی خانواده فراهم می¬کند و به هر یک از اعضاء کمک می¬کند تا با نقش¬های جدید خود سازگار شوند. به عنوان مثال، یک خانواده درمانگر ممکن است با والدینی که جدا شدند، همکاری کند تا سبک فرزندپروری مشترکی داشته باشند و اطمینان حاصل کند که آنها علیرغم جدایی خود، جبهه متحدی را در تصمیمات والدین حفظ کنند. کودکان نیز به نوبه خود می¬توانند در کنار آمدن با احساسات خود و درک اینکه مقصر طلاق نیستند، حمایت عاطفی دریافت کنند. خانواده درمانی به کاهش اثرات منفی طلاق کمک می کند و بهبود عاطفی و ثبات را برای همه اعضای خانواده افزایش می¬دهد.
۵. تطبیق با تغییرات بزرگ در محیط خانه
خانواده درمانی می¬تواند برای کمک به خانواده¬ها در تطبیق با تغییرات مهم در خانواده، مانند نقل مکان به خانه جدید، آمدن نوزاد جدید، یا اضافه شدن افراد جدید، بسیار مفید باشد. این تغییرات می¬توانند استرس¬زا باشند و ممکن است الگوها و روابط برقرار شده را مختل کنند. خانواده درمانی فضای امنی را برای اعضای خانواده فراهم می کند تا احساسات و نگرانی¬های خود را در مورد تغییرات بیان کنند. به عنوان مثال، یک درمانگر ممکن است به والدین کمک کند اضطرابی که فرزندانشان در مورد نقل مکان به شهر جدید و شروع در مدرسه جدید تجربه می کنند را درک کنند. با پرداختن آشکار به این احساسات، خانواده میتواند استراتژی¬هایی را برای حمایت از یکدیگر در طول دوران تغییر، مانند تشکیل جلسات منظم خانوادگی برای بحث در مورد چالشها ایجاد کند.
در مواردی که اعضایی به خانواده فعلی اضافه می¬شود، مانند زمانی که خانواده¬های ناتنی تشکیل می¬شوند، خانواده درمانی می¬تواند به اعضای خانواده در ایجاد نقش¬ها و روابط جدید، کمک کند. به عنوان مثال، یک خانواده درمانگر می¬تواند با یک خانواده کار کند تا مرزها و انتظارات روشنی ایجاد شود، به خواهر و برادرهای ناتنی کمک کند تا روابط مثبت ایجاد کنند و هرگونه احساس رقابت یا نارضایتی را برطرف کند. جلسات درمانی می¬توانند بر تقویت ارتباطات آزادانه، ایجاد اعتماد و ایجاد حس وحدت در ساختار جدید خانواده تمرکز کنند. با همکاری مشترک در درمان، خانوادهها می¬توانند به آرامی خود را با تغییرات سازگار و اطمینان حاصل کنند که همه اعضاء در طول انتقال احساس میکنند شنیده می شوند، ارزش دارند و مورد حمایت قرار میگیرند.
۶. تسهیل فرآیند سوگواری پس از مرگ اعضای خانواده
خانواده درمانی می تواند یک سیستم حمایتی ضروری برای خانواده¬هایی باشد که با مرگ یکی از عزیزان روبرو شدند و فضایی را برای سوگواری جمعی و شفای عاطفی فراهم کند. از دست دادن یکی از اعضای خانواده میتواند احساس غم و اندوه، سردرگمی و ناراحتی عاطفی در بین اعضای بازمانده ایجاد کند. به عنوان مثال، یک درمانگر ممکن است اعضای خانواده را تشویق کند تا در مورد خاطرات مورد علاقه خود از متوفی صحبت کنند و به آنها کمک کند تا غم خود را پردازش کنند. این روند سوگواری جمعی می¬تواند پیوندهای خانوادگی را تقویت کند و حس اتحاد و حمایت را افزایش دهد.
علاوه بر این، خانواده درمانی راهبردهای عملی را برای مقابله با تغییراتی که به دنبال مرگ یکی از عزیزان رخ می دهد ارائه می دهد. درمانگران می توانند خانواده ها را در ایجاد روال ها و نقش های جدید برای سازگاری با زندگی بدون عضو از دست رفته راهنمایی کنند. به عنوان مثال، اگر یکی از والدین فوت کند، درمانگر می¬تواند به والدین و فرزندان باقی مانده کمک کند تا مسئولیت¬های جدید خود را انجام دهند.
۷. آموزش سبک¬های فرزند پروری درست به والدین
خانواده درمانی می¬تواند در پرداختن و هماهنگ کردن سبک¬های مختلف فرزندپروری در خانواده مؤثر باشد و رویکردی منسجم برای تربیت فرزندان را تقویت کند. وقتی والدین روشهای فرزندپروری متناقضی دارند؛ مانند این که یکی آسان گیرتر باشد در حالی که دیگری مستبد تر است، این مسئله می¬تواند منجر به سردرگمی و تنش در خانواده شود. یکی از کاربرد¬های خانواده درمانی این است که این تفاوت¬ها را شناسایی و باورها و انگیزههای اساسی آنها را درک کند.
برای مثال، درمانگر به والدین کمک میکند نقاط قوت و ضعف هر سبک را بشناسند و سپس آنها را در ایجاد یک رویکرد واحد که سازگاری، ساختار و همدلی را ترکیب میکند، راهنمایی خواهد کرد. خانواده درمانی با ایجاد یک استراتژی مشترک فرزند پروری کمک می¬کند تا اطمینان حاصل شود که کودکان راهنمایی دریافت می کنند، تعارض را کاهش می¬دهند و محیط خانوادگی هماهنگ¬تری را ایجاد می¬کنند.
۸. کمک به عبور از ضربه¬های روانی یا تروما؛ کاربرد خانواده درمانی
خانواده درمانی در کمک به خانواده¬ها برای مقابله با تروما و بهبود آن، با فراهم کردن یک محیط حمایتی برای پردازش و درک تجربه آسیب¬زا بسیار موثر است. تروما می¬تواند هر یک از اعضای خانواده را به طور متفاوتی تحت تأثیر قرار دهد و وضعیت کلی خانواده را مختل کند. یک خانواده درمانگر ارتباط آزادانه را تسهیل می¬کند و به هر یک از اعضا این امکان را می¬دهد تا احساسات و تجربیات مربوط به تروما را بیان کنند. به عنوان مثال، اگر خانواده¬ای تصادف رانندگی را تجربه کرده باشد، درمانگر ممکن است به خانواده کمک کند تا درباره ترس¬ها و اضطراب¬های خود صحبت کرده و تکنیک¬هایی برای مدیریت این احساسات ارائه دهد. کاربرد خانواده درمانی در برخورد با تروما به کمک توسعه راهبردهای مقابله¬ای و ایجاد تاب آوری در اعضای خانواده است.
۹. کمک به برخورد با اختلال اعتیاد و سوء مصرف مواد در خانواده
خانواده درمانی ابزاری قدرتمند برای مقابله با اعتیاد و اختلال سوء مصرف مواد است که کل خانواده را در روند بهبودی مشارکت می¬دهد و می¬پذیرد که اعتیاد بر همه اعضای خانواده تأثیر می گذارد. درمانگر با خانواده کار می¬کند تا رفتارهای مخرب را شناسایی کند، ارتباطات را بهبود بخشد و الگوهای تعامل سالم¬تری ایجاد کند. به عنوان مثال، اگر نوجوانی با سوء مصرف مواد دست و پنجه نرم کند، خانواده درمانی می¬تواند به والدین کمک کند تا بفهمند که چگونه واکنش های آنها ممکن است به طور ناخواسته موجب اعتیاد او شوند. خانواده درمانی با بهبود روابط میان اعضاء، تعیین مرزها و ایجاد یک محیط حمایتی، رسیدگی به علل ریشه¬ای اعتیاد را انجام می دهد.
آیا خانواده درمانی در درمان اختلالات روانی موثر است؟
بله، خانواده درمانی در درمان اختلالات روانی مؤثر است زیرا با تقویت ارتباطات و پشتیبانی میان اعضای خانواده به بهبود سلامت روانی فرد مبتلا کمک می¬کند. این روش به شناسایی و اصلاح الگوهای رفتاری و تعاملات ناسالم در خانواده نیز می پردازد.
آیا در خانواده درمانی حضور تمام اعضای خانواده الزامی است؟
خیر، حضور همه اعضای خانواده برای برگزاری خانواده درمانی الزامی نیست. خانواده درمانی می¬تواند بدون حضور همه اعضا، با تمرکز بر کسانی که در دسترس هستند و مایل به مشارکت هستند، اجرا شود. درمانگر با اعضای شرکت کننده برای رسیدگی به مسائل و بهبود وضعیت خانواده کار می¬کند.
آیا خانواده درمانی اثربخش است؟
بله، خانواده درمانی اثربخش است و فواید زیاد دارد. پس از خانواده درمانی بهبود قابل توجهی در ارتباطات، حل تعارض و عملکرد کلی خانواده ایجاد می شود. اثربخشی آن تا حد زیادی به تعهد اعضای خانواده به درمان و مسائل آن ها بستگی دارد.
رویکردهای درمانی که بر خانواده ها متمرکز است می¬تواند برای تعدادی از مسائل مختلف که اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد مفید باشد. برخی از شرایط و مشکلاتی که ممکن است برای درمان استفاده شود عبارتند از:
مشکلات اعتیاد و سوءمصرف مواد
مشکلات مدیریت خشم
اضطراب
اختلال دوقطبی
چالشهای ناشی از مواردی مانند طلاق، از دستدادن شغل یا مشکلات مالی
افسردگی
روابط ناکارآمد
اختلالات اشتها
خیانت و طلاق
مسائل و تعارضات والدین
اختلالات شخصیت
استرس و تروما
آیا برای مشکلات فردی هم می¬توان از خانواده درمانی سود برد؟
هنگامی که نوبت به درمان مشکلات سلامت روان فردی میرسد، سیستم درمانی خانواده اغلب به این میپردازد که چگونه عوامل درون خانواده ممکن است در شروع یا حفظ چنین شرایطی نقش داشته باشند. برای مثال، اگر فردی دارای اختلال مصرفمواد باشد، این نوع درمان به اعضای خانواده کمک میکند تا بفهمند چگونه چیزهایی مانند روابط وابسته به اعتیاد به ادامه اعتیاد منجر میشود.
هنگامی که افراد درک بهتری از عواملی که ممکن است در ایجاد مشکل نقش دارند داشته باشند، اعضا میتوانند برای تغییر نقشها، سبکهای ارتباطی و رفتارهای خود به منظور حمایت موثرتر از یکدیگر تلاش کنند.
مفهوم ساختار خانواده چیست؟
ساختار خانواده نوعی سازمان درونی است که تعیین می کند چگونه، چه وقت و با چه کسی باید ارتباط برقرار کرد. بنابراین، ساختار خانواده اساسَ معرف مجموعه ای از قواعد عملیاتی است که خانواده برای تحقق بخشیدن به کارکردهای مهم خود، آن¬ها را وضع کرده است. در نتیجه، این ساختار نشان می¬دهد که چگونه یک خانواده برای حفظ ثبات خود سازماندهی می¬شود و تحت مجموعه شرایط محیطی متغیر، چگونه دنبال راه حل¬هایی میگردد که ارزش انطباقی دارد.
مثال: روش تعاملی متعارف خانواده¬ای می¬تواند آن باشد که پسر جوان خانواده از درخواست مادر مبنی بر تمیز کردن اتاقش امتناع کند، ولی درخواست پدر را بلافاصله می¬پذیرد. اگر این موضوع به دفعات و در گستره¬ای از موقعیت¬ها تکرار شود، ممکن است یک ساخت بنیادی خانوادگی تشکیل شود مبنی بر این که پدر در خانواده در حکم قدرت نهایی و مادر به عنوان فردی در نظر گرفته میشود که قدرت یا نفوذ کافی برای به اطاعت درآوردن دیگران را ندارد.
قوام و ثبات خانواده بستگی به چه قواعد عام و خاصی دارد؟
قواعد عام: تمامی خانواده¬هایی که کارکرد سالم دارد باید سازمانی مرتبه¬ای داشته باشند. والدین در مقایسه با فرزندان قدرت بیشت، فرزندان ارشد هم نسبت به همشیرهای کوچک¬تر مسئولیت و امتیازات بیشتری دارند.
قواعد خاص: پیش فرض¬های متقابل برخی از اعضای خانواده راجع به رفتارشان در برابر یکدیگر.
چرا کارکردهای خانواده باید مکمل یکدیگر باشند؟
چون زن و شوهر باید به صورت گروهی / تیمی عمل کنند و وابستگی متقابل خود را بپذیرند. به عبارتی، عامل اصلی در کارکرد هماهنگ خانواده میزان جور بودن نیازها و توانایی¬های همسران و میزان خشنودی و رضایتمندی آنان از این روابط متقابل است.
خانواده چگونه کار می¬کند و به اهداف اصلی خود دست می¬یابد؟
خانواده کارکردهای اصلی خود را تا حدودی از طریق سازمان¬یابی در قالب خرده نظام های همزمانی که اغلب آرایشی مرتبه¬ای دارند، تحقق می¬بخشد.. این خرده نظام¬ها می¬توانند بر اساس جنسیت (مرد/ زن)، نسل (والدین/ فرزندان)، علایق مشترک ( تحصیلی/ اجتماعی)، یا کارکرد (چه کسی مسئول چه کاری) ساخته شود. بنابراین، خرده نظام¬ها به عنوان اجزای ساختار خانواده هستند که برای اجرای تکالیف مختلف خانوادگی برای کارکرد خانواده ضرورت دارند.
رایج¬ترین خرده نظام¬ها: خرده نظام همسران، خرده نظام والدینی و خرده نظام فرزندان هستند. شاه کلید ثبات یک خانواده مربوط به قوام و دوام خرده نظام همسران است. به عبارتی، پاسخ به این سوال که آیا زن و شوهر نحوه توافق بر سر اختلاف¬ها، تطبیق خود با نیازهای یکدیگر و ایجاد نقشهای مکمل و تیم بودن و تیم ماندن را فرا گرفتهاند یا خیر.
خرده نظام¬ها و اعضای هر خانواده چگونه باهم ارتباط دارند؟
ارتباط بین اعضای خانواده و خرده نظام¬ها بر اساس نفوذپذیری مرزها اتفاق می افتد. این که چگونه افراد و خرده نظام¬ها به یکدیگر دسترسی دارند و تماس برقرار می¬کند به نفوذپذیری مرزهایشان برمی¬گردد.
مرزهای کاملاَ مشخص و واضح: به حفظ جدایی افراد کمک می¬کند و همزمان احساس تعلق افراد به کل سیستم خانواده را ارتقاء می¬دهد. این مرزهای مشخص بین اعضای خانواده و خرده نظام ها امکان دسترسی به یکدیگر در شرایط لازم را فراهم آوردذه و در همان حال استقلال و آزادی اعضاء را نیز تقویت می¬کند. مرزهای انعطاف¬پذیر محبت، حمایت و مشارکت خانوادگی را بالا می¬برد و اعضای خانواده در عین استقلال، به یکدیگر دسترسی دارند.
مرزهای بسیار خشک و نفوذناپذیر: باعث ایجاد سد و مانع غیرقابل نفوذ بین خرده نظام¬ها می¬شوند. در این حالت دنیای والدین و کودکان از یکدیگر جدا و متمایز هستند و اعضای خانواده مایل یا حتی قادر به ورود به دنیای یکدیگر نیستند. در نتیجه، خودپیروی می¬تواند محفوظ بماند ولی اثری از عطوفت، تعامل، تفاهم، همکاری و حتی تبادل ساده محبت نخواهد بود.
مرزهای پراکنده و غیر مشخص: در این حالت اعضای خانواده شدیداَ وارد دنیای یکدیگر می¬شوند و خبری از استقلال و رشد فردی نیست. آن چنان در هم تنیده هستند و ادعای عشق به یکدیگر می¬کنند که مجالی برای نفس کشیدن اعضاء باقی نمی¬ماند. والدین کاملاَ در دسترس هستند و تماس و تعامل گاه و بی گاه آن¬ها با بچهها ممکن است در حکم تجاوز به حریم خصوصی داشته باشد. فرزندان نیز بیش از حد با والدین در می¬آمیزند و لذا، از پرورش تفکر و رفتار مستقل یا فراگیری مهارت های لازم برای تکوین روابط در خارج از خانواده باز می مانند. در این شرایط خانوادگی، فرزندان برای کسب هویت اجتماعی و حتی شغلی و همچنین تعاملات با جنس مقابل جهت ازدواج و انتخاب آگاهانه و مسئولانه به شدت با مشکل مواجه می¬شوند.
کارکرد سالم برای یک خانواده به چه معناست؟
خانواده¬ای که کارکرد سالمی دارد، مرزهای روشن به هر عضو خانواده، احساس «من» بودن را توام با احساس گروهی «ما» بودن ارزانی می¬دهد. یعنی هر عضو، فردیت خود را حفظ ولی نه به قیمت از دست دادن احساس تعلق به خانواده.
خانواده¬های درهم تنیده چه مشخصاتی دارند؟
مرزهای هر خرده نظام در خانواده¬های درهم تنیده در حدی ناچیز تفکیک شده است و به سادگی می¬توان از آن عبور کرد. کودکان مانند والدین رفتار می¬کنند و اقتدار پدر و مادر خاصیتی ندارد. وحدت و مشارکت افراطی در خانواده باعث فقدان احساس فردیت می¬شود. اعضاء نسبت به نشانه¬های پریشانی، گوش به زنگ و حساس هستند و مزاحم اندیشه¬ها و احساسات یکدیگرند.
خانواده¬های از هم گسسته چه مشخصاتی دارند؟
همه اعضاء کارکرد مجزا و مستقلی دارند و احساس وفاداری به خانواده اندک است. اعضای خانواده نمی¬توانند در مواقع لزوم تقاضای حمایت کنند و فاصله بین فردی بین آن¬ها زیاد است.
نکته: هنگامی که عضوی از خانواده، تحت فشار روانی است، خانواده درهم تنیده با سرعت و شدت زیادی پاسخ می¬دهد و اجازه تفکر و حل مسئله به آن عضو خانواده نمی¬دهد، اما خانواده گسسته به ندرت به این موضوع توجه می¬کند، حمایت هیجانی اندکی ارائه می¬دهد یا اصلاَ به آن پاسخ نمی¬دهد.
برای زندگی سالم، والدین باید چه شرایطی داشته باشند؟
1. مرزبندی¬های نسلی کاملاَ روشن باشد به طوری که والدین باهم یک خرده نظام برخوردار از قدرت اجرایی بسازند.
2. برای موضوعات اساسی، مانند انضباط، اتحاد لازم است.
3. در خصوص قدرت و اقتدار باید قواعدی وجود داشته باشد که معلوم باشد کدامیک از والدین، اگر به توافق نرسند، صاحب اختیار است.
خانواده¬ها برای سنجش و پایش عملکرد سالم خود باید چه اصولی را بررسی کنند؟
1. ساختار مرتبه¬ای و قدرت در خانواده
2. توانایی خرده نظام¬ها در اجرای کارکردهای خود
3. اتحادها و تبانی¬های احتمالی خانواده
4. نفوذپذیری مرزهای فعلی و انعطافپذیری یا ناپذیری آن در برآورده کردن نیازهای همه اعضا در شرایط مقتضی
نکته: هدف کلی از سنجش خانواده این است که انعطاف پذیری خانواده در تطبیق با شرایط رشدی و نیز بحران¬های موقعیتی غیرمنتظره چقدر است؟ و اعضای خانواده تا چه میزان به خوبی یا به سادگی می¬توانند برای حل تعارض به یکدیگر بپیوندد و اتحاد داشته باشند.
دکتر آرمین فیروزی
متخصص روانشناسی بالینی و روان درمانی
WWW.Drfirouzi.com